حقیقت دارد!

من میتوانم با یاد تو با باران مشاعره کنم و بند نیایم.....

تند رفت کودکی هایم با آن دچرخه ی قراضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود

دوست داشتن کوچک است حقیر است .
احساس من به تو به پرستش نزدیک است....

نمیگویم دوستت دارم
نمیگویم عاشقت هستم
نمیگویم گر نباشی میمیرم
نمیگویم پای تو میمانم
.
اینها مال امروزی هاست
که هر روز عشق یکنفر هستند!!
.
من سکوت میکنم و در سکوت خویش
تمام اینها را اثبات میکنم..
اما نه برای همه!

مرا یاد بگیر!
نه مثل دروس کسل کننده ی عمومی
نه مثل کلاس های خسته کننده ی الکترونیک
و نه هیچ رشته ای دیگر
مرا یاد بگیر
مثل صندلی های آخر کلاس های غروب و دستانی که نام زیبای تورا مدام روی چوب حک میکردند

1سال از با هم بودمان گذشته و من هروز بيش از پيش به اين راز پي ميبرم كه تو خلق شده اي براي من تا زيباترين زندگي را برايم بسازي
سالروز یکی شدنمان مبارک

خدایا!
به اندازه آسمان دیروز آرزو داشتم
و میخواستم دست اتفاق رو بگیرم
تا نیفتد

عاشق اون لحظه ایم که ...
قبل از اینکه ساندویچتو بخوری میدی اول من بهش گاز بزنم
البته این قضیه تو همه ی خوراکی ها اتفاق میفته ها

در نگاهم اگر نیستی...
خیالم سرشار توست!
و این قانون دوست داشتن است......!

چه مخرب بود نگاه هایش...
وقتی خواستم بیشتر نگاهم کند؛نمی دانستم بانگاهش چنگ میزند به دلم.
اماتخریب ازجایی شروع شدکه نگاهش را برمیداشت.
همییییشه ممنون این تخریبم

هــــوا را هــــــر چــــقــدر نفـــــس بــکــشــــے

بـــاز هــــــم بـــراـے کــشیـــدنش بـــال بـــال میزنـے

مــثـــل تـــــ♥ــــــــو

کــــﮧ هـــر چــــقدر کـــﮧ بــاشـــے

بــاز بــاید بـــاشـے

مـیـفهــمـے چــــﮧ میگویــــم

بــــ♥ـــودنـــت مهـّــــــــــم ­ اســـت...

کلاهم را برداشت...
و به جای آن منت بر سرم گذاشت!!!
این رسم رفاقتش بود...!

دل است دیگر...
به لقمه ای عشق
نمک گیر میشود.
پرویز صادقی

نظرات شما عزیزان:

دخی بی اعصاب ♥♥

ساعت13:08---27 تير 1393

[وب سایت]

سلام
وبت خیلی قشنگه
مطالبشم عالیه
موفق باشید
پاسخ: مرسی

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: